از نظر اسلام، ازدواج و تشکیل خانواده، اهمیت خاصى دارد؛ زیرا از سویى، ازدواج را وسیلهاى براى پاکدامنى و مهار غریزه جنسى و آرامش و حرکت به سوى کمال دینى مىداند و از سوى دیگر، رهبانیت (ترک دنیا و لذتهاى آن را) مذمت نموده، و آن را مانع کمال و سعادت مىداند. از نظر اسلام، ازدواج امری پسندیده و انجام آن مستحب است؛ اما در صورتی که انسان بداند که اگر ازدواج نکند به گناه میافتد، ازدواج بر او واجب میشود.
طبق نظر شرع مقدس اسلام، امروز ارضای قوه شهوانی و مسئله جنسی تنها از راه مشروع آن، یعنی ازدواج دایم یا موقت جایز است. البته در صدر اسلام علاوه بر راه ازدواج، راه مشروع ملک یمین (مالک کنیزان و اسیران جنگی شدن) برای ارتباط زناشویی وجود داشته است که امروزه موضوع آن منتفی است.
فایدههای شهوت جنسی
برای شهوت جنسی دو فایده ذکر شده است:
1. با درک لذت آمیزش، آن را با خوشی آخرت مقایسه کند تا بتواند با فکر و اندیشه، لذتهای آخرت را درک کند و از لذت زودگذر دنیا چشم بپوشد. امام علی(علیه السلام) به این مسئله اینگونه اشاره کردهاند: «فَلَو رَمَیتَ بِبَصَرِ قَلبَکَ نَحوَ مَا یُوصَفُ لَکَ مِنهَا لَعَرَفَت نَفسَکَ عَن بَدَائِعِ مَا أَخرِجَ إِلی الدُّنیَا مِن شَهَوَاتِهَا وَ لَذَّاتِهَا وَ زَخَارِفِ مَنَاظِرِهَا؛ اگر با چشم دل به آنچه از بهشت برای تو ستودند بنگری، از آنچه در دنیاست دل میکنی؛ هرچند شگفتیآور و زیبا باشد و از خواهشهای نفسانی و خوشیهای زندگانی و منظرههای آراسته و زیبای آن، کناره گیری».(1)
لذت جنسی، برترین لذتهای شناخته شده است؛ همانگونه که سوختگی بر اثر آتش، بزرگترین درد برای آدمی است. تشویق و تنبیه باعث حرکت آدمی در مسیر سعادت میشود.
2. بقای نسل بشر در سایه این لذت نهفته است؛ اما افراط در شهوت جنسی انسان را از حرکت در راه آخرت محروم میکند و راه قوه اندیشه را میبندد و هرگز نوبت به مقایسه نمیرسد، تا با اندیشه در نعمتهای اخروی از محرمات دنیوی چشم بپوشد.
گام اول در این مسیر، درک خطر چشمچرانی است؛ زیرا پیامد بعدی در اختیار انسان نیست؛ مثل کسی که از کوه بالا میرود، اگر سنگی از زیر پایش در رفت و او مواظبت نکرد، غلت خوردنهای بعدی مطابق میل او نیست. چشمچرانی باعث مرگ و نابودی انسان میشود
نکوهش شهوت
افراط در شهوت، یکی از دامهای شیطان است که انسان را در رذیلت و پستی متوقف میکند و از همتهای عالی، عشق به خدا و محبتش باز میدارد. امام علی(علیه السلام) میفرماید: «فَرَحِمَ اللهُ امرَأً نَزَعَ عَن شَهوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَی نَفسِهِ فَإِنَّ هَذِهِ النَّفسَ أَبعَدُ شَیءٍ مَنزَعَاً وَ إِنَّهَا لا تَزَالُ تَنزَعُ إِلَی مَعصِیَةٍ فِی هَوَی؛ رحمت خدا بر کسی که شهوت خود را مغلوب و هوای نفس را سرکوب کند؛ زیرا کار مشکل، بازداشتن نفس از شهوت بوده که پیوسته خواهان معصیت در هواپرستی است».(2)
اگر آدمی در باتلاق شهوت پای بگذارد، به هلاکت کشیده میشود: «الشَّهَوَاتُ قَاتِلاتٌ؛ خواهشهای نفسانی کشنده است».(3)
افراط در پاسخگویی به خواستههای نفسانی، افتادن در دام گناه و معصیت است و گرفتاری در دام گناه، عامل هلاکت انسان است. امام علی(علیه السلام) فرموده است: «الشَّهَوَاتُ مَصَائِدُ الشَّیطَانِ؛ خواهشهای نفسانی، دامهای شیطاناند».(4)
نگاه، پل هیجانهای شهوانی
یکی از راههای آلوده شدن در این دامها، نگاههای آلوده است: «قُل لِّلْمُ?ْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ»؛ «به مردان با ایمان بگو دیده فرو نهند».(5)
چشمپوشی از محرمات و از بین بردن شهوت، از جمله صفاتی است که به آدمی امکان اوج گرفتن به ملکوت را میدهد و آلوده شدن به شهوتها، انسان را به ورطه سقوط میکشاند: «لَیسَ یَزنِی فَرجُکَ إِن غَضَضتَ طَرفَکَ؛ اگر چشمت را کنترل کنی، دامنت به زنا آلوده نمیشود».(6)
امام علی(علیه السلام) در میان جمعی از اصحابش نشسته بودند؛ زنی زیبا از کنارشان گذشت و حاضران به وی چشم دوختند؛ حضرت فرمود: «إِنَّ أبصَارَ هَذِهِ الفُحُولِ طَوَامِحَ وَ هُوَ سَبَبٌ هَبَائِهَا؛ همانا دیدگان این مردم به منظره شهوتآمیز دوخته شده و این، باعث به هیجان آمدنشان گردیده است».(7)
بنابراین چشم، مهمترین عامل برای به هیجان آمدن و حاکمیت شهوت در وجود آدمی است و نگاه آلوده، یکی از کلیدهای رذایل به حساب میآید.
راههای مقابله با افراط در شهوت جنسی
کمخوری
کمخوری، یکی از بهترین راههای کنترل شهوت جنسی است که روایت متعدد به این امر، در قالب روزه گرفتن و یا کمخوری، پرداخته شده است: «مَنزُوراً أَکلُهُ، سَهلاً أَمرُهُ، حَرِیزاً دِینُهُ مَیِّتَهً شَهوَتُهُ مَکظُومَاً غَیظُهُ؛ پرهیزکاران خوراکشان کم، کارشان آسان، دینش حفظ شده و شهوتش مرده، خشماش فروخورده است».(8)
کمخوری باعث خاموش شدن شعله شهوت و خشم و غضب میگردد؛ بنابراین، کمخوری دارویی بسیار ارزشمند برای کنترل شهوت است. رسولخدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «شیطان در درون فرزند آدم به جریان میافتد، مثل جریان خون در رگها. پس راههای او را با گرسنگی ببندید».(9)
کنترل چشم
یکی از مهمترین عوامل کنترل شهوت، حفظ و کنترل نگاههای آلوده است: «لَیسَ یَزنِی فَرجُکَ إِن غَضَضتَ طَرفَکَ؛ اگر چشمت را کنترل کنی، دامنت به زنا آلوده نمیشود».(10)
کمخوری باعث خاموش شدن شعله شهوت و خشم و غضب میگردد؛ بنابراین، کمخوری دارویی بسیار ارزشمند برای کنترل شهوت است. رسولخدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «شیطان در درون فرزند آدم به جریان میافتد، مثل جریان خون در رگها. پس راههای او را با گرسنگی ببندید»
گام اول در این مسیر، درک خطر چشمچرانی است؛ زیرا پیامد بعدی در اختیار انسان نیست؛ مثل کسی که از کوه بالا میرود، اگر سنگی از زیر پایش در رفت و او مواظبت نکرد، غلت خوردنهای بعدی مطابق میل او نیست. چشمچرانی باعث مرگ و نابودی انسان میشود: «مَن أَطلَقَ طَرفَهُ اجتَلَبَ حَتفَهُ؛ کسی که چشم خود را آزاد بگذارد، مرگ خود را جلی کرده است».(11)
فرمانبرداری از امر الهی و یاد قیامت و بهشت و جهنم
انسان باید با یاد نعمتهای بهشتی، از لذتهای دنیوی چشم بپوشد و با یاد قیامت و عذاب دوزخ به مقابله با شهوت برخیزد؛ چنانکه امام علی(علیه السلام) در توصیف متقین میفرماید: «غَضُّوا أَبصَارَهُم عَمَّا حَرَّمَ اللهُ عَلَیهِم؛ چشم را فرو بستند از آنچه خدا حرام کرده است».(12)
انسان با حرکت در سایه این تحذیر و نگاه به سوی تشویقهایی که در کنترل نفس است، میتواند با توکل و مراقبت، از تیررس تیرهای شیطان در امان بماند. رسولخدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «کسی که مهیا شود برایش صحنه فحشا و گناه و از این صحنه به دلیل ترس از خداوند چشم بپوشد، خدا آتش را بر او حرام میکند و او را ایمن میبخشد از روز فزعاکبر که قیامت است و آنچه به خائفین وعده داده در کتابش، برای او عملی میکند و برای کسی که از مقام خداوند بترسد، دو بهشت است».(13)
عفت و پاکدامنی
امام علی(علیه السلام) ارزش این صفت و سختی ایجاد آن را اینگونه بیان میکند: «مجاهد شهید اجرش بیشتر از کسی نیست که بر گناه قدرت دارد، اما خویشتنداری میکند. چنین شخص خویشتنداری، نزدیک است که فرشتهای از فرشتگان خدا باشد».(14)
پینوشت:
1. نهجالبلاغه، خطبه 165.
2. همان، خطبه 176.
3. تمیمی آمدی، غررالحکم، ج1، ص 592.
4. همان.
5. نور: 30.
6. شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج20، ص 242.
7. نهجالبلاغه، خطبه 420.
8. همان، خطبه 193.
9. بحارالانوار، ج 63، ص 268.
10. شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ج20، ص 242.
11. غررالحکم، ج2، ص281.
12. نهجالبلاغه، خطبه 193.
13. بحارالانوار، ج3، ص 333.
14. نهجالبلاغه، حکمت 474.